مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

بطوريكه همسر عمروبن جموح بنام هند جسد شوهرش عمرو و پسرش خلاد بن عمرو و برادرش عبدالله بن حزام را حمل بر شترى كرده بود بمدينه مى‏برد. شتر وقتى كه بمنتهاى حره‏مى‏رسيد زانو بزمين مى‏زد هرچه هنده او را سنگ و چوب مى‏زد از جاى حركت نمى‏كرد و هر وقت هم كه برمى‏خاست مثل باد بكوه احد مى‏رفت. هنده ناچار ماجراى پراسرار شتر را بحضور پيامبر عرضه داشت. حضرت فرمود شتر بدين امر مأمور است زيرا عمرو خودش از خدا خواسته كه بميدنه بازنگردد.
سپس پيغمبر بمنظور دلدارى هند فرمود فرشتگان بر سر برادرت عبدالله بال گسترده‏اند و چشم دوخته‏اند كه كجا دفن مى‏شود. او و شوهرت عمرو و پسرت خلاد در بهشت رفيق همديگرند. از رسول‏خدا درخواست كرد دعا فرمايد خداوند او را با عزيزانش محشورش فرمايد.
اين زن با اينكه اساس عزت دنيوى را از دست داده بود در برابر مرگ هرسه عزيز خود صبور و بردبار بود و در مقابل تأسف ديگران كه بحال او ميكردند مى‏گفت تنها وجود پيامبر سالم مانده بر ما هر گونه مصيبت سهل است.
رسول گرامى دستور داد هردو نفر سه نفر كه با هم قرابت نزديكى داشتند دريك قبر گذاشتند. عبدالله را هم با عمرو هردو را بلكه پسرش خلاد را هم با آنها بيك قبر گذاشتند و اين عبدالله پدر جابر انصاريست. نقل شده كه قبر عبدالله و عمرو بن‏جموح در سيلاب واقع شده بود هر وقت سيلاب آمد از خاك قبر آنها برد، جسد عبدالله نمايان شد ديدند دست بر جراحت خويش است و چون دست برداشتند خون جارى شد دوباره دست بجاى خود گذاشتند و در زمان حكومت معاويه چشمه‏اى از احد احداث كردند و مجراى آب از قبور شهداء واقع شد. معاويه بدون پروا اعلان نمود كه بايد هر كس قبر نزديكان خود را باز كند و جنازه شهداء را بجاى ديگر انتقال دهند هر قبريكه باز مى شد مثل اين بود كه تازه دفن شده تا مجراى آب بقبر عبدالله و عمرو بن‏جموح رسيد آنان را از قبر در آوردند جابر مى‏گويد بعد از چهل و شش سال جسد پدرم بدون تغيير گويا در خواب بود.
(
ناسخ جلد حضرت رسول)
بايد يزيد جسد پسر پيغمبر را بلادفن بگذارد و درباره او هرچه شنيده‏اى شگفت نباشد. وقتيكه معاويه قبور اصحاب عظام را نبش مى‏كند و اجساد آنها را بيرون مى‏ريزد از نطفه چنين شخصى بايد پناه بخدا برد.

[ یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:يكزن جنازه عزيزان خود را ميبرد, ] [ 17:7 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب